روز سوم وچهارم اوضاع روحی و روانی هنوزبهم ریختس یه خستگی عجیب و غیرقابل وصف توی تنم اومده حوصله هیچ کاری رو ندارم با این حال شب سوم سرکار رفتم وتا صبح نخوابیدم ولی حوصله کار کردن هم نداشتم روز 4 هم که شروع شد کمی بهتر بودم ولی انگار یه وزنه 20 کیلویی به پاهام بستن خیلی سختم بود صبح از رختخواب بزنم بیرون با اینحال گفتم اینطوری نمیشه باید فعالیت کنم خودمو بندازم فایده ای نداره صبح ساعت 8 زدم بیرون و اومدم تا12 سرکار اوایل خیلی پرانرژی بودم ولی از ساعت 10 به منبع
درباره این سایت